فهرست مطالب

مطالعات آموزش و یادگیری - سال هفتم شماره 2 (پیاپی 69، پاییز و زمستان 1394)

نشریه مطالعات آموزش و یادگیری
سال هفتم شماره 2 (پیاپی 69، پاییز و زمستان 1394)

  • تاریخ انتشار: 1394/11/25
  • تعداد عناوین: 8
|
  • علی اکبر دولتی، لاله جمشیدی*، علی اکبر امین بیدختی صفحات 1-20
    پژوهش حاضر با هدف شناسایی روش های ارزشیابی در بهبود فرآیند یاددهی – یادگیری مدارس هوشمند انجام شده است. روش انجام این پژوهش از نوع روش های تحقیق آمیخته اکتشافی بوده است که در آن، نخست بخش کیفی به اجرا درآمده و پس از آن بخش کمی انجام شده است. در بخش کیفی این پژوهش، با 6 نفر از متخصصان فناوری اطلاعات و ارتباطات در مدارس هوشمند مصاحبه عمیق و با 24 نفر از معلمان که به روش نمونه گیریهدفمند و گلوله برفی انتخاب شده بودند، مصاحبه نیمه هدایت شده انجام شد. نتایج حاصل از تحلیل محتوای مصاحبه ها و مطالعه عمیق مبانی نظری، در قالب پرسشنامه ای محقق ساخته، تنظیم شد که مشتمل بر 2 بخش: الف)اطلاعات جمعیت شناختی، ب)راهکارهای ارزشیابی در بهبود فرآیند یاددهی- یادگیری مدارس هوشمند در دو بخش وضعیت مطلوب و وضعیت موجود بود. در بخش کمی پژوهش، پرسشنامه توسط 254 نفر از معلمان،24 نفر از مدیران،24 نفر از معاونان و 8 نفر از کارشناسان و متخصصان فناوری اطلاعات و ارتباطات تکمیل شد که این افراد به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. نتایج به دست آمده حاکی از این بود که از جمله مهم ترین روش های ارزشیابی، روش های «همخوان بودن فرآیند ها و ابزار های ارزشیابی با هدف ها و ماهیت برنامه»، دارای بیشترین اهمیت و رتبه اول، «به موقع بودن ارزشیابی» در رتبه دوم، «انجام گرفتن ارزشیابی به طور مداوم و به صورت آنلاین از دانش آموزان» در رتبه سوم، «جامع بودن ارزشیابی از هر دو منظر تکوینی و تراکمی (پایانی)» در رتبه چهارم و «اجرای انواع ارزشیابی» در رتبه پنجم در بهبود فرآیند یاددهی – یادگیری مدارس هوشمند قرار دارند.
    کلیدواژگان: فناوری اطلاعات و ارتباطات، مدارس هوشمند، فرآیند یاددهی - یادگیری، ارزشیابی
  • دیبا سیف* صفحات 21-40
    هدف از پژوهش حاضر، پیش بینی خودکارآمدی در ریاضی بر اساس جهت گیری های هدف در میان دانش آموزان سرآمد تحصیلی بود. بدین منظور، 311 دانش آموز سال اول دبیرستان (141 دختر و 170 پسر) به روش خوشه ایاز دبیرستان های پرورش استعدادهای درخشان و نمونه دولتی واقع در شهرستان شیراز انتخاب شدند. مقیاس جهت گیری هدف در ریاضی و پرسشنامه خودکارآمدی در ریاضی به عنوان ابزار سنجش به کار برده شد. پژوهش حاضر، شواهدی مبنی بر روائی و پایائی قابل قبول این ابزارها فراهم ساخت. یافته ها نشان داد که رابطه معنی دار بین جهت گیری های هدف و خودکارآمدی در ریاضی بر قرار است. چنان که فزونی تبحرگرائی و عملکردگرائی با افزایش خودکارآمدی همراه بود، در حالی که عملکردگریزی رابطه منفی با مولفه ها و کل خودکارآمدی در ریاضی داشت. نتایج تحلیل های رگرسیون چندگانه بیانگر آن بود که تبحرگرائی در فرآیند یادگیری درس ریاضی، مهم ترین عامل پیش بینی کننده خودکارآمدی است. عملکردگرائی اگرچه به طور مثبت دو مولفه و کل خودکارآمدی را پیش بینی می نمود، اما نسبت به تسلط گرائی، نقش پیش بینی کنندگی به مراتب ضعیف تری داشت. بر خلاف آن، فزونی عملکردگریزی با کاهش مولفه های خودکارآمدی در ریاضی همراه بود. تلویح یافته های پژوهش حاضر برای دست اندرکاران آموزش و پرورش فراگیرندگان سرآمد تحصیلی، تاکید بیشتر بر راه کارهائی است که آنان را به اهداف درونی یادگیری در درس ریاضی هدایت نماید.
    کلیدواژگان: خودکارآمدی، جهت گیری هدف، دانش آموزان سرآمد تحصیلی
  • علی اصغر حیات*، بیژن عبدالهی، حسن رضا زین آبادی، حمیدرضا آراسته صفحات 43-62
    پژوهش حاضر با هدف شناسایی نیازها و روش های توسعه حرفه ای مدیران مدارس متوسطه با استفاده از رویکرد کیفی و روش مطالعه موردی صورت گرفت. به منظورگردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شد. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه مدیران مدارس متوسطه پسرانه شهر شیراز بود که از میان آنها تعداد 15 مدیر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای تحلیل اطلاعات بدست آمده از مصاحبه ها، از روش تحلیل محتوا و کدگذاری باز و محوری استفاده شد. نتایج بدست آمده از مصاحبه های صورت گرفته حاکی از آن بود که نیازهای توسعه حرفه ای مدیران مدارس متوسطه شامل 5 مقوله کلی رهبری آموزشی، مدیریت و رهبری سازمانی، رهبری اخلاقی، مشارکت اجتماعی و تکنولوژی و14 زیر مقوله است. همچنین دیگر نتیجه تحقیق حاکی از آن بود که روش های ارائه توسعه حرفه ای مطلوب از نظر مدیران به ترتیب شامل، شرکت درکارگاه ها، سمینارها، سخنرانی ها و کنفرانس های ملی و منطقه ای، خواندن(کتاب، مقاله، منابع آنلاین)؛ دوره های دانشگاهی، مشاوره، جلسات هم اندیشی مدیران، مربیگری، بازدید از دیگر مدارس(مشاهده) و کارآموزی بودند.
    کلیدواژگان: توسعه حرفه ای، مدیران مدارس، تکنیک اشباع نظری
  • رقیه وقاری، قربان همتی*، ستاره شجاعی صفحات 65-86
    پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش مهارت های اجتماعی بر مشکلات رفتاری- هیجانی دانش آموزان پسر با کم توانی ذهنی انجام شد. روش پژوهش، آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش همه ی دانش آموزان پسر با کم توانی ذهنی شهر شیراز در سال تحصیلی 93-92 بودند که از بین آن ها نمونه ای به حجم 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در گروه آزمایش و کنترل جاگماری شدند به طوری که هر گروه 15 نفر بود. از هر دو گروه پیش آزمون به عمل آمد و گروه آزمایش آموزش مهارت های اجتماعی را در 12 جلسه دریافت کردند در حالی که به گروه کنترل این آموزش ارایه نشد و در پایان برای هر دو گروه پس آزمون اجرا شد. برای سنجش مشکلات رفتاری از پرسش نامه مشکلات رفتاری- هیجانی اینفلد و تونگ (2002) استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل کواریانس نشان داد که میانگین نمره های مشکلات رفتاری و خرده مقیاس های آن در گروه آزمایش به طور معنی داری کاهش یافته است. یافته ها بیان گر تاثیر آموزش مهارت های اجتماعی بر بهبود مشکلات رفتاری- هیجانی دانش آموزان پسر با کم توانی ذهنی بود. بنابراین پیشنهاد می شود با طراحی و اجرای آموزش مهارت های اجتماعی جهت بهبود مشکلات رفتاری دانش آموزان با کم توانی ذهنی اقدام شود.
    کلیدواژگان: دانش آموزان با کم توانی ذهنی، مشکلات رفتاری، هیجانی، مهارت های اجتماعی
  • محمد آزاد عبدالله پور*، امید شکری صفحات 90-104
    پژوهش حاضر با هدف آزمون روان سنجی سیاهه مشغولیت تحصیلی در بین گروهی از دانشجویان ایرانی انجام شد. در مطالعه همبستگی حاضر 322 دانشجوی کارشناسی (166 پسر و 156 دختر) به سیاهه مشغولیت تحصیلی پاسخ دادند. به منظور تعیین روایی عاملی سیاهه مشغولیت تحصیلیاز روش آماری تحلیل عامل تاییدی و به منظور بررسی همسانی درونی سیاهه مشغولیت تحصیلیاز ضرایب آلفای کرونباخ استفاده شد. همچنین، به منظور مطالعه روایی سازه سیاهه مشغولیت تحصیلی، ضریب همبستگی بین نمره کلی و مقیاس های سیاهه مشغولیت تحصیلی با نمره کلی اسنادهای علی مثبت و منفی و خودناتوان سازی دانشجویان گزارش شد. نتایج تحلیل تحلیل عامل تاییدی بر پایه نرم افزار AMOS20 نشان داد که مشغولیت تحصیلیاز سه عامل انرژی در دانشگاه، تعهد نسبت به تکلیف مدرسه/دانشگاه و شیفتگی (دلبستگی) نسبت به تکالیف مدرسه/دانشگاه تشکیل شده است. مقادیر ضرایب همسانی درونیمشغولیت تحصیلیبرای عوامل انرژی، تعهد و دلبستگی و نمره کلی مشغولیت تحصیلی به ترتیب برابر با 73/0، 85/0، 81/0 و 90/0 به دست آمد.در مجموع،نتایج مطالعه حاضر نشان داد که سیاهه مشغولیت تحصیلیبرای سنجش مفهوم مشغولیت تحصیلی در دانشجویان ایرانی ابزاری روا و پایا است.
    کلیدواژگان: روایی عاملی، تحلیل عاملی تاییدی، فهرست مشغولیت تحصیلی
  • مونا رضایی، ربابه رستمی*، محبوبه البرزی صفحات 109-125
    مطالعات اخیر نشان دادند که فرایند یادگیری علاوه بر فراهم آوردن اطلاعات برای فراگیرنده، از اثرات شناختی- اجتماعی تکلیف نیز تاثیر می پذیرد. مطالعه حاضر با هدف بررسی اثرات بازخورد تطبیقی- اجتماعی و تواتر ارائه ی آن بر عملکرد و یادداری تکلیف تعادلی طراحی شد. طرح پژوهش حاضر، از نوع نیمه تجربی بود. جامعه ی آماری آن را کلیه ی دانشجویان دختر شرکت کننده در کلاس های تربیت بدنی در نیمسال تحصیلی (1392- 1391) تشکیل می دادند که به صورت داوطلبانه در این مطالعه شرکت نمودند. آزمودنی ها (تعداد : 44و میانگین سنی: 2/1 ± 5/20) با توجه به نوع بازخورد (مثبت/ منفی) و شیوه ارائه آن (مطلق/ نسبی)، همچنین بر اساس اولین نمره مرحله ی اکتساب به صورت تصادفی، در چهار گروه (بهتر مطلق، بهتر نسبی، بدتر مطلق و بدتر نسبی) جای گرفتند. آنان در دو جلسه اکتساب (دو روز متوالی) و یک جلسه یادداری (بدون ارائه بازخورد و 24 ساعت پس از آخرین مرحله اکتساب) شرکت نمودند. هر جلسه اکتساب شامل 10 کوشش 60 ثانیه ای بود که هر یک از شرکت کنندگان علاوه بر دریافت بازخورد حقیقی در هر کوشش، بنابر تواتر دریافتی (مطلق/ نسبی)، بازخورد تطبیقی- اجتماعی یا هنجاری دریافت کردند. ابزار سنجش تعادل، دستگاه تعادل سنج بود که در تحقیقات ورزشی مورد استفاده قرار می گیرد و دستگاهی با دقت اندازه گیری بالا می باشد. باتوجه به عدم تفاوت معنادار گروه ها در مرحله پیش آزمون، نتایج تحلیل واریانس در اندازه گیری های مکرر نشان داد که بین جلسات کوشش های تمرینی تفاوت معناداری دیده می شود. این کوشش ها موجب بهبود فعالیت حرکتی تعادل در مرحله اول عملکرد می گردد، هر چند میان نمرات گروه ها تفاوت معنی داری مشاهده نشد. همچنین نتایج تحلیل واریانس یک طرفه در مرحله یادداری نیز نشان داد که بازخورد تطبیقی – اجتماعی موجب تفاوت معناداری بین گروه ها شده است. در این ارتباط دو گروه بهتر (مطلق/ نسبی) نمرات بالاتری را نسبت به دو گروه بدتر (مطلق و نسبی) کسب نمودند. به بیان دیگر نقش بازخوردهای مثبت چه به صورت مطلق باشد چه به صورت نسبی، بر فعالیت حرکتی تعادل تاثیر معناداری دارد. نتایج پژوهش حاضر نقش بازخورد و انگیزش را بر یادگیری مهارت های حرکتی تایید نمود. بحث تفصیلی پیرامون نتایج، در اصل مقاله آورده شده است.
    کلیدواژگان: بازخورد تطبیقی، اجتماعی (هنجاری)، تکلیف تعادل، عملکرد، یادداری
  • کاظم برزگر بفرویی *، مرجان دربیدی، حمیده همتی صفحات 127-152
    فرسودگی تحصیلی به صورت خستگی مزمن ناشی از کار بیش از اندازه در فعالیت های درسی، نگرش بدبینانه و بی تفاوتی نسبت به کارهای مدرسه و احساس شایستگی پایین و فقدان احساس موفقیت در تکالیف تحصیلی بروز داده می شود که این افراد علائمی مانند بی اشتیاقی نسبت به مطالب درسی، ناتوانایی در ادامه حضور مستمر در کلاس های درس، مشارکت نکردن در فعالیت های کلاسی، احساس بی معنایی در فعالیت های درسی و احساس ناتوانی در فراگیری مطالب درسی را تجربه می کنند. هدف اصلی این پژوهش، طراحی و برازش مدلی ساختاری از روابط بین متغیرهای انگیزش تحصیلی و اهمال کاری با فرسودگی تحصیلی بود.روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی با آزمون مدل معادلات ساختاری می باشد. بدین منظور نمونه ای به حجم 380 دانشجو (261 دختر و 11 پسر) به صورت خوشه ایتصادفی از بین دانشجویان دانشگاه یزد انتخاب شدند و به وسیله پرسشنامه های فرسودگی تحصیلی، اهمال کاری و انگیزش تحصیلی ارزیابی شدند. داده ها با روش تحلیل معادله هایساختاری» و نرم افزارهای آماری SPSS20 و AMOS20 تحلیل شدند. نتایج نشان داد که مدل پیشنهادی، مدل نظری قوی برای پیش بینی فرسودگی تحصیلی دانشجویان می باشد. انگیزش درونی به صورت منفی و انگیزش بیرونی، بی انگیزشی و اهمال کاری به صورت مثبت در تبیین و پیش بینی فرسودگی تحصیلی نقش داشتند. همچنین، اهمال کاری تحصیلی تا حدودی نقش واسطه را بین رابطه انگیزش درونی و بی انگیزشی با فرسودگی تحصیلی دانشجویان دارا بود. درعین حال، نقش واسطه ای اهمال کاری تحصیلی در رابطه بین بی انگیزشی با فرسودگی تحصیلی تایید نگردید.
    کلیدواژگان: فرسودگی تحصیلی، اهمالکاری، انگیزش تحصیلی، دانشجویان
  • سیده زهرا هاشمی *، علی خالق خواه، علی رضایی شریف، عادل زاهد بابلان صفحات 154-178
    ازجمله روش های فعالی که امروزه توجه صاحب نظران تعلیم و تربیت را متوجه خودکرده است، یادگیری مشارکتی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی یادگیری مشارکتی از نوع جیگ ساو بر خودتنظیمی و انگیزش تحصیلی دانش آموزان ابتدایی طراحی و اجرا شد.این مطالعه ی شبه آزمایشی در بین دانش آموزان پسر دبستان های شهر همدان در سال تحصیلی 92-1391 انجام شد. 64 دانش آموز (32 نفر گروه آزمایش و 32 نفر گروه کنترل) از دو کلاس یک مدرسه با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در گروه آزمایش از روش یادگیری مشارکتی جیگ ساو و در گروه کنترل از روش سنتی سخنرانی استفاده شد. پیش آزمون قبل از اعمال متغیرهای مداخله و پس آزمون پس از اعمال آزمایشی انجام شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی خودتنظیمی بوفارد و پرسشنامه ی انگیزش تحصیلی هارتر استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی شامل گزارش میانگین و انحراف استاندارد و در بخش آمار استنباطی تحلیل کوواریانس به کمک نرم افزار spss20 انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد بین دو گروه از لحاظ وجود متغیر خودتنظیمی و متغیر انگیزش تحصیلی تفاوت معنی دار وجود داشت. به عبارتی نتایج پژوهش حاضر نشان داد یادگیری مشارکتی جیگ ساو، خودتنظیمی و انگیزش تحصیلی را در دانش آموزان به طور معنی داری افزایش می دهد و در رشد مولفه های این دو متغیر در دانش آموزان تاثیر مثبت دارد. به طور کلی یافته های مطالعه نشان دادروش یادگیری مشارکتی جیگ ساو نسبت به روش های سنتی تدریس در رشد مهارت خودتنظیمی و افزایش انگیزش تحصیلی دانش آموزان موثرتر است.
    کلیدواژگان: یادگیری مشارکتی جیگ ساو، خودتنظیمی، انگیزش تحصیلی، استقلال، عملکرد تحصیلی